پارک ارم...
پنجشنبه صبح قبل از اینکه بابایی بره سرکار موهای نلیا رو کوتاه کردیم تا دیگه تو چشمای نازش نره و گرمش هم نشه...دختر نازم یه کوچولو شبیه پسرا شد ...(این روزا نلیا جونم هر چیزی جلوش باشه دستاشو بهش میگیره و بلند میشه...و وقتی من رو نمیبینه یا از پیشش میرم کلی گریه میکنه و چهار دست و پا دنبالم میا...
نویسنده :
...مامان نیلوفر...
12:57